مستند تلويزيوني بهآرامي درحال دگرديسي است
در قرن بيست و يکم هر چيزي ممکن است تغيير ماهيت بدهد. مستند تلويزيوني هم در زمره فرآوردههايي است که به آرامي درحال دگرديسي است.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "خبرنگاري تلويزيون" به نشاني http://abedini85.persianblog.ir در ادامه آورده است: يک مستندساز کرهيي گزارشي از پيشينه "رشته" را در نشست تخصصي سردبيران ارشد تلويزيوني به نمايش گذاشت. او اين فرآورده تلويزيوني را با هزينه ٨٠٠ هزار دلاري ساخته بود.
ژاپنيها که شرقيترين کشور آسيايي هستند رشته را "رامن" و "اودن" مينامند. دهها نوع رشته با طعم و مزه گوناگون در ممالک شرق آسيا به صورت روزانه مصرف ميشود. ايرانيها هم گرچه رشته را به جاي"هاشي" با قاشق ميخورند، اما سابقه ديرينه در پخت آن دارند.
مستند در تلويزيون پيش از اين به توليداتي اطلاق ميشد که واقعي و حقيقي بودند. اعتقاد بر اين است که دخل و تصرف در اين فرآورده از سنديت آن ميکاهد.
فرآورده تصويري "رشته" ترکيبي از تصاوير واقعي و بهرهگيري از افکت صدا و انيميشن بود. سازنده اين فرآورده معتقد بود که کار تلويزيوني "رشته" حاصل پيمودن هزاران کيلومتر براي پژوهش بوده است! "رشته" اثر هنري قابل توجهي بود. هيات داوران که پيشکسوتي آلماني مسووليت آن را بر عهده داشت به بيان نقاط قوت آن پرداختند.
پرسشم اين بود که فرآورده تلويزيوني "رشته" با تعريف کلاسيک "مستند" همخوان نيست. او گفت در بهرهگيري از هر آنچه که بتواند به درک مخاطب از موضوع کمک کند حرجي نيست. راستي آيا زمان بازنگري در تعريف مستند نرسيده است؟
نظرات
ارسال یک نظر